جدول جو
جدول جو

معنی علی بطیوی - جستجوی لغت در جدول جو

علی بطیوی
(عَ یِ بَ یَ)
ابن قاسم بن علی بطیوی، مکنّی به ابوالحسن. متوفی در سال 1039 هجری قمری او را فهرستی است. (از معجم المؤلفین بنقل از دلیل مؤرخ المغرب ابن سوده ص 350)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(عَ یِ تَ یَ)
ابن محمد بن عمر تحیوی، ملقّب به موفق الدین و مشهور به صاحب. وی وزیر و از اهالی یمن بود. در سال 696 هجری قمری المؤید رسولی او را به وزارت برگزید و تا سال 712 هجری قمری که درگذشت در این مقام باقی بود. (ازالاعلام زرکلی بنقل از العقود اللؤلؤیه ج 1 ص 303)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ خَ)
ابن منصور بن عبیدالله خطیبی اصفهانی بغدادی، مکنّی به ابوعلی و مشهور به اجل لغوی. اصل او از اصفهان بود ودر سال 547 هجری قمری در بغداد متولد شد و در آنجا پرورش یافت. وی تحصیلات خود را نزد ابن قصار و ابوالبرکات انباری و جز آنان به پایان رساند و در مدرسه نظامیه اقامت داشت. یاقوت حموی گوید که او از نظر حفظ لغات و اشعار بی همتا بود ولی متاسفانه حاضر به تدریس نبود و اگر روزی وی بتدریس همت می گماشت، علوم و ادبیات را زنده می کرد. (از معجم الادباء یاقوت چ قاهره ج 15 ص 81 و چ مارگلیوث ج 5 ص 423)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ بَیْ یو)
ابن حجازی بن محمد بیومی حسنی ادریسی شاذلی شافعی خلوتی دمرداشی احمدی. صوفی و محدث. وی در سال 1100 یا 1108 هجری قمری متولد شد و درسال 1183 هجری قمری در قاهره درگذشت. او راست: 1- الاسرار الخفیه الموصله الی الحضره العلیه. 2- خواص الاسماء الادریسیه. 3- شرح بر الاربعین النوویه. 4- شرح الحکم ابن عطأالله کندری. 5- الفوز و الانتباه فی بیان من لایلتفت الی سواء. (از معجم المؤلفین ج 7 ص 56). صاحب معجم المؤلفین به مآخذ ذیل نیز اشاره کرده است: هدیهالعارفین ج 1 ص 768. ایضاح المکنون ج 2 ص 212. عجائب الاّثار جبرتی ج 1 ص 337. جامعالکرامات حسن کوهن ص 142. فهرس الخدیویه ج 2 ص 66. السرالمصون جمیل العظم ص 111
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ)
مقری و تجویددان قرن سیزدهم هجری بود و در نظم سخن نیز دست داشت. او را منظومه ای است در مخارج حروف. (از معجم المؤلفین بنقل از فهرست الخدیویه ج 7 ص 482)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ مُ طَ)
ابن محمد بن ابی بکر مطیری. فقیه و از علمای بنی مطیر بود. وی در سال 1084 ه. ق. در زیدیه از شهرهای یمن درگذشت. او راست: مختصر التلخیص. (از الاعلام زرکلی از خلاصهالاثر ج 3 ص 193)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ ؟)
ابن عبدالله متیوی. مکنی به ابوالحسن. وی فقیه و نحوی و عروضی و ادیب بود و بسال 1247 هجری قمری درگذشت. او راست: شرح بر قصیدۀ ابراهیم ریاحی تونسی، در مدح مولای ابراهیم علوی. (از معجم المؤلفین از فهرس الفهارس کتانی ج 3 ص 132)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ قَ)
ابن احمد بن حسین قطیفی. وی فقیه امامی بود و در سال 1287 هجری قمریدرگذشت. او راست: اصول الدین. (از معجم المؤلفین)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ بَ)
ابن سلیمان یمنی بکیلی تمیمی زیدی اسماعیلی، ملقّب به حیدره (یا حیده). ادیب و نحوی و شاعر بود که در بلاد بکیل از نواحی ذمار متولد شد و در سال 599 هجری قمری درگذشت. او راست:کشف المشکل، در نحو. و نیز او را اشعاری است. (از معجم المؤلفین ج 7 ص 105). صاحب معجم المؤلفین به مآخذ ذیل نیز اشاره کرده است: الوافی صفدی ج 12 ص 12. معجم الادباء ج 13 ص 243. هدیهالعارفین ج 1 ص 703. کشف الظنون ص 1495. ایضاح المکنون ج 2 ص 401. معجم البلدان ج 1 ص 707
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ بَ طَ)
ابن محمد بن سید نحوی بطلیوسی، مکنّی به ابوالحسن و مشهور به خیطال. وی درعلم لغت تبحر داشت و از ابوبکر بن غراب و ابوعبدالله محمد بن یونس و دیگران روایت کرد. برادر او ابومحمد عبدالله بن سید نحوی بسیاری از نوشته های ادبی را از وی گرفته است. او در آخر عمر از طرف ابن عکاشه حاکم قلعۀ رباح (از قلاع اندلس) بازداشت شد و در سال 488 هجری قمری در آنجا درگذشت. (از معجم الادباء یاقوت چ قاهره ج 15 ص 56 و چ مارگلیوث ج 5 ص 409)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ بَ دَ)
ابن محمد بن حسین بن عبدالکریم بن موسی بن عیسی بن مجاهد بزدوی، مکنّی به ابوالحسن و ملقّب به فخرالاسلام. فقیه و اصولی و محدث و مفسر قرن پنجم هجری بود. وی در حدود سال 400 هجری قمری متولد شد و در پنجم رجب سال 482 هجری قمری درگذشت و در سمرقند دفن گردید. او راست: 1- شرح الجامعالصحیح بخاری. 2- شرح الجامعالکبیر شیبانی، در فروع فقه حنفی. 3- کشف الاستار، در تفسیر. 4- کنزالوصول الی معرفهالاصول. 5- المبسوط، در یازده مجلد. (از معجم المؤلفین ج 7 ص 192). صاحب معجم المؤلفین به مآخذ ذیل نیز اشاره کرده است: تراجم الاعاجم ص 152. فهرس مخطوطات الظاهریه. تاج التراجم ابن قطلوبغا ص 30. مفتاح السعادۀ طاش کبری ج 2 ص 54. الجواهرالمضیۀ قرشی ج 1 ص 372. الفوائدالبهیۀ لکنوی ص 124. کشف الظنون حاجی خلیفه ص 112 و سایر صفحات. ایضاح المکنون بغدادی ج 2 ص 34. هدیهالعارفین بغدادی ج 1 ص 693
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ بَ)
ابن محمد بدیهی، مکنّی به ابوالحسن. شاعر بغدادی، اصل او از شهرزور بود. و وی با صاحب بن عباد ارتباط داشت و او را در بدیهه گویی دستی توانابود لذا بدان منسوب گشت و این بیت مشهور از اوست:
اء تمنی علی الزمان محالا
أن تری مقلتای طلعه حر.
وی در حدود سال 380 هجری قمری درگذشت. (از الاعلام زرکلی بنقل از یتیمهالدهر ج 3 ص 163. اللباب ج 1 ص 104)
لغت نامه دهخدا
(عَ)
دهی است از دهستان پایین ولایت بخش فریمان شهرستان مشهد. واقع در 84 هزارگزی شمال خاوری فریمان. ناحیه ای است جلگه و دارای آب و هوای معتدل، و 12 تن سکنه. آب آن از قنات تأمین می شود. ومحصول آن غلات، بنشن و چغندر است. اهالی به زراعت اشتغال دارند. و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ)
ابن عبدالله بن یوسف بیری حلبی، ملقّب به علاءالدین. ادیب و نویسنده بود و در سال 743 هجری قمری متولد شد و عهده دار نوشته های سری ’یلبغا ناصری’ نایب حلب گشت، وچون الملک الظاهر بر یلبغا خشم گرفت و او را به قتل رساند، این علی بن عبدالله را نیز به قاهره برد و در سال 794 هجری قمری به کشتن وی دستور داد. بیری نوشته های نظم و نثر خود را در کتابی بنام ’تلوین الحریری من تکوین البیری’ جمعآوری کرده است. (از الاعلام زرکلی بنقل از الاعلام النبلاء ج 5 ص 112. الدررالکامنه ج 3 ص 75)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ بَ غَ)
ابن عبدالعزیز بن مرزبان بن شاپور بغوی، مکنّی به ابوالحسن. وی ساکن مکه بود و در دهۀ آخر قرن دوم هجری متولد شد و در سال 286 یا 287 هجری قمری درگذشت. او راست: المسندالکبیر (یا المسندالمنتخب). (از معجم المؤلفین ج 7ص 124). صاحب معجم المؤلفین به مآخذ ذیل نیز اشاره کرده است: سیرالنبلاء ذهبی ج 9 ص 80. الوافی صفدی ج 12 ص 99. الاستدراک ابن نقطه ج 1 ص 57. البدایۀ ابن کثیر ج 11ص 82. تذکرهالحفاظ ذهبی ج 2 ص 178. کشف الظنون ص 1685
لغت نامه دهخدا